Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-08@20:18:33 GMT

روایت زندگی یک تخریب‌چی شهید در «زمین می‌لرزد»

تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۷۱۴۷۶۲

روایت زندگی یک تخریب‌چی شهید در «زمین می‌لرزد»

مستند زندگی شهید «ابراهیم خلیلی» از جانبازان دفاع مقدس و از بسیجیان لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) تهران بزرگ بود که در عملیات مستشاری برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) در شرق حلب به دست تروریست‌های تکفیری به درجه رفیع شهادت رسیده بود رونمایی شد.

به گزارش ایسنا مراسم رونمایی از مستند «زمین می‌لرزد» با حضور جانشین سپاه محمد رسول‌الله (ص) تهران بزرگ در سالن شهید رشادی برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این مراسم سردار صابری جانشین سپاه محمد رسول الله(ص) در سخنانی بیان کرد تمامی افرادی که در این محفل حضور دارند به گونه‌ای انتخاب شده‌اند و میزبان اصلی آنها شهید ابراهیم خلیلی است که برشی از زندگی‌اش در قالب مستند «زمین می‌لرزد» تولید شده است.

وی خاطر نشان کرد: شهید ابراهیم خلیلی مسئول تخریب لشکر ۲۷ در کشور سوریه بود که در جریان حضور مستشاری در این کشور به شهادت رسید. او فرزند شهید بود. همچنین با وجود جانبازی به کشور سوریه رفت و ادای تکلیف کرد در نهایت به شهادت رسید. همرزمانش خاطرات متفاوتی از او دارند اما بیشتر آنها بیان می‌کنند که شهید خلیلی اهل نماز شب بود.

جانشین سپاه محمد رسول الله(ص) در پایان سخنانش یادآور شد: هر یک از ما به عنوان نیروی نظامی در شرایط شهادت یا حادثه قرار گرفته‌ایم اما عمرمان به دنیا بوده است کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که یاد خاطره شهدا را زنده نگه داریم .

به گزارش ایسنا در بخش دیگر این مراسم محمد جواد رحیمی کارگردان مستند «زمین می‌لرزد» در سخنانی یادآور شد: این مأموریت از سوی خانه مستند و به سفارش سازمان اوج به ما ابلاغ شد قرار شد دو کار در سوریه بسازیم اما حضور ما تحت تاثیر شهادت شهید حججی و ابراهیم خلیلی قرار گرفت در عید قربان چهار روز تعطیل بودیم از سوی دیگر داعش تهدید کرد که تا عید قربان حلب را پس خواهد گرفت.

وی ادامه داد: هیچ شناختی از شهید ابراهیم خلیلی نداشتم از سوی دیگر در آنجا به ما گفتند حالا که نمی‌توانید کاری انجام دهید مستندی در رابطه با شهید خلیلی بسازید. حقیقتش چون تحقیقی نکرده بودم پذیرش این  پیشنهاد برایم دشوار بود اما در معذوریت قرار گرفتم و به منطقه‌ای که  او به شهادت رسیده بود رفتیم. بی‌هوا به میدان مینی قدم گذاشته بودم که یکی از تخریبچیان توصیه کرد سر جایم بمانم و خودش کار خنثی سازی را انجام داد هنگامی که به مقر بازگشیتم اینترنت گوشی ام را روشن کردم. در آنجا همسرم پیام داده بود که خواب دیدم در خانه نشسته‌ایم مردی پشت در آمده بود و پاکت پولی را داد تو بالا آمدی و در حین این که پول‌هارا شمارش می‌کردی گفتی بچه‌ها را  کربلا ببریم.

رحیمی خاطرنشان کرد: تلاش برای ساخت مستند زمین می‌لرزد صادقانه بود و تاثیرش را در زندگی شخصی‌ام مشاهده کردم .

به گزارش ایسنا، در پایان این مراسم از عوامل مستند زندگی شهید ابراهیم خلیلی به عنوان مستند زمین می‌لرزد و خانواده او تقدیر شد.

انتهای پیام.

منبع: ایسنا

کلیدواژه: تخریب چی دفاع مقدس سپاه محمدرسول الله ص تهران شهید مدافع حرم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۷۱۴۷۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عملیات نظامی ایران با این حرکت عجیب، موفق به پایان رسید /ماجرای شهادت و مفقودالاثری ۱۸ اسیر چه بود؟

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس تعریف می‌کند: در عملیات مطلع الفجر به بیشتر اهدافمان دست یافتیم و بیشتر مناطق اشغال شده آزاد شده بود.

آنگونه که فارس روایت می‌کند، ابراهیم هادی مسئول جبهه میانی عملیات بود. نیمه‌های شب با بیسیم تماس گرفتم و گفتم: آقا ابراهیم چه خبر؟ گفت: بیشتر مناطق آزاد شده؛ اما دشمن روی یکی از تپه‌های مهم منطقه انار شدیداً مقاومت می‌کنه. گفتم: من با یک گردان نیروی کمکی دارم میام. شما هر طور می‌تونید تپه رو آزاد کنید. هوا در حال روشن شدن بود که با نیروی کمکی به منطقه انار رسیدم. یکی از بچه‌ها جلو آمد و بی‌مقدمه گفت: حاجی! ابراهیم رو زدن. تیر خورده تو گردنش.رنگ از چهره‌ام پرید. با عجله خودم را به سنگر امدادگر رساندم. ابراهیم تقریباً بیهوش بود. خون زیادی از گردنش رفته بود؛ اما گلوله به جای حساسی نخورده بود.پرسیدم: چطوری زدنش؟ تعریف کرد: برای حمله به تپه به هیچ نتیجه‌ای نرسیدیم. هر کس چیزی می‌گفت. همان موقع ابراهیم بلند شد و رفت رو به سمت تپه و با صدای بلند اذان صبح را گفت! ما هر چه گفتیم برگرد، بی‌فایده بود. با تعجب دیدیم صدای تیراندازی عراقی‌ها قطع شد. اواخر اذان بود که گلوله‌ای شلیک شد و به گردن او اصابت کرد. نگاهی به چهره ابراهیم انداختم. از این حرکت بچه‌گانه او تعجب کردم. یعنی چرا این کار را کرد؟ساعتی بعد علت کار او را فهمیدم. زمانی که ۱۸ نفر از نیروهای عراقی به سمت ما آمدند و خودشان را تسلیم کردند. یکی از آن‌ها فرمانده بود.

او را بازجویی کردم. می‌گفت: ما همگی شیعه و از تیپ بصره هستیم. به ما گفته بودند ایرانی‌هاآتش‌پرست هستند. گفته بودند به خاطر اسلام به ایران حمله می‌کنیم؛ اما وقتی مؤذن شما اذان گفت، بدن ما به لرزه درآمد. یکباره به یاد کربلا افتادیم. برای همین دوستانِ هم‌فکر خودم را جمع کردم و با آن‌ها صحبت کردم. آن‌ها با من آمدند. بقیه نیروها را هم به عقب فرستادم. الان تپه خالی است. با تعجب به افسر عراقی نگاه کردم. با پایان عملیات اسرای عراقی را تحویل دادیم. حمله ما در آن محور با تصرف تپه به اهداف خود دست یافت و با موفقیت به پایان رسید. از این ماجرا ۵ سال گذشت. زمستان ۶۵ و در اوج عملیات کربلای ۵ بودیم که رزمنده‌ای جلو آمد و با لهجه عربی از من پرسید: حاجی! شما تو عملیات مطلع الفجر نبودین؟ گفتم: بله. چطور مگه؟ گفت: آن ۱۸ اسیر رو یادتون میاد؟ من یکی از اونا هستم. وقتی چهره متعجب من را دید، ادامه داد: ما به جبهه اومدیم تا با دشمن بعثی بجنگیم. چند روز بعد خبر شهادت و مفقودالاثری همه آن ۱۸ نفر به گوشم رسید.

۲۷۲۱۹

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903616

دیگر خبرها

  • کشته شدن ۳ مبارز گردان‌های قدس در جنوب لبنان
  • شهادت ۲ رزمنده حزب‌الله لبنان در راه قدس
  • شهادت ۳ مبارز گردان‌های قدس در جنوب لبنان
  • آیت‌الله جوادی آملی: فریب، راه نیست و با آن نمی‌توان زندگی کرد
  • عرضه روایت مستند کودکی حاج قاسم در نمایشگاه کتاب
  • عملیات نظامی ایران با این حرکت عجیب، موفق به پایان رسید /ماجرای شهادت و مفقودالاثری ۱۸ اسیر چه بود؟
  • روایت زندگی محمد دبیر سیاقی در نمایشگاه کتاب عرضه می‌شود
  • ابراهیم پشت‌کوهی با «مکبث زار» به آلمان می‌رود
  • تخریب کامل ۳۸۹ واحد مسکونی و تجاری در آتش‌سوزی شفت
  • دست پر «مکتب حاج قاسم» در نمایشگاه کتاب تهران